قصدم از نوشتن از خواص وبلاگ! این بود که به مقولهی "ارجحيت" در بین مردمی با فرهنگهای گوناگون اشارهای کرده باشم. ورود به این مبحث ما را به جادههای پرپیچوخمی میکشد... مثلاً یکیاش "نسبیت در اخلاق"... یکی دیگرش موضوع "تقدّمها در فرهنگها و جوامع مختلف". پیامگزاران نیز -پای یادداشت- از زوایای مختلفی بر همین نکته دقّت کردهاند.
چیزی که امّا بايد رویش فکر کرد این است که "این حق تقدّمها از کجا آب میخورد و ريشهاش در کجاست"؟ چرا از یک ابزار ثابت و مشترک (مثلاً همین وبلاگ)، به گونههايی کاملاً مجزا و متفاوت استفاده میشود؟ ابزار است که نوع کاربرد و کارکرد خود را تعيین میکند يا کاربر؟
وظیفهی رسانهای شخصی -مثل وبلاگ- بازتاب دغدغههای فرد است. این دغدغهها گاه آشکار و گاه درونی و پنهان هستند.
بسیار شنیدهایم که "فلانی دو-شخصیتی است و در وبلاگ از خودش یک چهرهی دروغین نقاشی کرده است"! راست این است که این اظهار نظر، در پی تخریب شخص است، نه کنکاش در اصل ماجرا. آنچه مسلّم است، همهی انسانها دارای بُعدهای گوناگون شخصیتی هستند؛ گاه حتّا متضاد و در تقابل با یکدیگر. این خصلت، آيینهی پيچيدگی و چندگونهگی پیکر شخصیت آدمیست. بنابراين، اگر کسی در وبلاگش طوری خودش را نشان داد که با چهرهای که از او میشناسيم بسیار فاصله داشت، در اصل او دارد بخشی یا ضلعی از "منِ درونی" خودش را آشکار میکند.
به باور من، وبلاگ ويترين تمامنمای بلاگر است. هر چه او مینویسد و هر طور که در آن عمل میکند، -خودآگاه یا ناخودآگاه- دارد پارهای از هستی خودش را نمايش میدهد. نمایش خود، جبری است که در آن اسيريم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر