
وضعیت تایگر وودز در ورزش گُلف -اگر بشود اسماش را ورزش گذاشت-، منحصر به خود او است. تایگر وودز ورزشگار بسیار ماهر و بااستعدادیست که توانست گلف را از قلمرو مشتی پیروپاتال و لژنشین بیخاصیت، به درون جامعه بکشد و برایش مخاطبهای مردمی فراهم کند. خوشتیپی او باعث شد که برای اولین بار زنان نیز به این ورزش -لااقل به تماشایش- راغب شوند. تایگر وودز گلف را از ورزشی پرهزینه، به ورزشی پرسود بدل کرد. خود او حدود سالی صد میلیون دلار درآمد دارد (داشت)، حالا حساب کنید از قِبل او، برگزارکنندگان، تبلیغاتچیها و پشتِ صحنهایها چقدر پول میسازند؟ برای ارزیابی اهمیت و مقدار تأثیر او در دنیای گلف، دانستن همین یک نکته کافی است که در هر تورنومنتی که شرکت نمیکرده، بازدهی مالی آن تورنومنت به نصف میرسیده. تایگر وودز نه یک گلفباز، که اسطورهی گلف است.
قضایایی که برای او اینروزها پیش آمده (بخوان آوردهاند) -که چیزی بیش از خالهزنکبازیهای مجلات و رسانههای زرد و اخلاقگرایی و خوراکدهی تبلیغاتی نوع آمریکایی نیست-، این آدم را کامل زیر ضرب گرفته و به حاشیه رانده، طوری که امروز اعلام کرده تا مدتی از این ورزش کناره میگیرد. این که سرنوشت گلف بدون تایگر وودز -حالا برای مدت کوتاهی حتا- چه میشود بماند به عهدهی مفسرین امر؛ حرف این است که در دنیای آمریکایی، یک موقع هست که به اوج نرسیده، با سر پرتاب میشوی به قعر، بهویژه اگر رنگینپوست باشی. حالا ببینیم سرنوشت بوراک اوباما چه خواهد شد!