هنوز ماجرای ترور شيخ ياسين به خبرگزاریها -به ويژه در جهان اسلام- خوراک میرساند! بندبازان سياسی برای پنهانکردن مقاصد و سودجويی خود به مظلومنمايی روی آوردهاند: طرفداران ترور شيخ، ترورهای انتحاری را برجسته کرده بر رعب و وحشت جامعه ی يهوديان تأکيد می کنند و از آن سوی، طرفداران شيخ او را "پيرمرد فلجی بر روی صندلی چرخ دار" -نه رهبر سازمانی تروريستی- نشان می دهند! اين گونه اغراق در واقع رسم تبليغات سياسی، يا همان پروپاگان Propaganda نام دارد که خوب می شناسيمش.
برای دقّت نظر، بهتر است بهجای فرمان از بيرون صادرکردن، لختی پایمان را به درون مرزهای سرزمين مقدس* بگذاريم و همچون شهروندان اسرائيلی-فلسطينی "واقعيّت جاری" را نظارهگر شويم. آن چه که مشخص است، اين دو ملّت هنوز به راهکارهای زندگی مسالمتآميز دست نيافتهاند، بدين خاطر به خشونت توسل میجويند. برای درک واقعيّت موجود، نيازی به توجيه خشونت هر يک از طرفين نيست. واقعيّت موجود "جنگی تمام عيار" است، نه تروريسم؛ تروريسم در منطقه تنها جلوهای از اين جنگ است. شکی نيست که بسياری از "بيرونيان" نيز در اين جنگ سود خود را میجويند، با اين وجود بايد دانست که جنگ کهنهی اسرائيل-فلسطين، جنگی "هويّتی" است و دلايل محکمی برای ادامه دارد و نمیشود تنها به تروريسم منطقهای خلاصهاش کرد. بايد گفت با جانبداری از اين يا آن نه تنها کار مثبتی صورت نمیگيرد، بلکه بيشتر به گردش اين دور باطل سوخت میرساند! تنها راهِ حل مشکل اين دو ملّت، "به رسميّت شناختهشدن هويّتشان است". ايندو ملّت بايد احساس کنند که ملّت شدهاند. تنها در صورت امنيتداشتن مليّت است که دولتها، گروهها و افراد خشونتطلب فرصت خدشهواردکردن به چهرهی ملّی هر يک از دو ملّت را بهدست نخواهند آورد.
صلح در منطقه، به نفع مردم خاورميانه و جهان و به ضرر دستگاههای تروريستپروری است که هويّتشان وامدار فضای خشونتآميز است. همچنين صلح به ضرر قدرتهايی است که با دامنزدن به ناامنی در منطقه، برای بالابردن مصرف (=وابستگی اقتصادی) و برای بیثباتکردن دولتهای ملّی میکوشند تا سلطهی خود را استحکام بخشند. اينگونه قدرتها نيازشان وجود "دشمنانی فرضی" است تا مشکلات داخلی خود را سامان بخشند. چنین است که "اغراق"، کدورت را به دشمنی تبدیل کرده آنرا لحظهبهلحظه تشدید میکند. نگاهی به نقش دم و دستگاه فيدل کاسترو بیاندازيد، متوجه منظورم میشويد! ژنرال آريل شارون نيز محصول اجتنابناپذير سير خشونت در منطقه است. اگر خشونت ادامه يابد، بعيد نيست که حتی نتانياهو بر جای وی بنشيند! وجود چريکی چون ياسر عرفات نيز آن سوی ديگر سکه است. بايسته است تکرار کنيم: مللی که هويّتشان به رسميت شناخته شده مقبوليّت جهانی يابند، ديگر مکان مناسبی برای برخاستن اينگونه افراد و جولاندادن پيرامونيان سودجو يا متعصب نخواهند بود.
* "سرزمين مقدس" متشکل از اسرائيل و فلسطين کنونی، نخستين قبلهگاه مسلمانان، "سرزمين موعود يهوديان"، "ميعادگاه مسيحيت" و همان جايی است که اکثريت پيامبران از درونش سر برآوردهاند.