بر روی دو يادداشت پيشين چند نامه دريافت کردم که شامل تشويقها و انتقادهايی بودند. نکات خوبی نيز در پيامگيرها مطرح شدند. به علاوه، يادداشت "فردی "شرافتمند" به نام پيشه وری!" نيز عکسالعملهايی را بهدنبال داشت. در اينجا برای مختصر جمعبندی لازم است چند نکته را با خوانندگان اين تارنمای جديد درميان بگذارم:
- گو اينکه من -همچون ديگر همميهنان- به مبانی سياسی و اجتماعی علاقمندم، امّا فعال سياسی يا اجتماعی Activist نيستم. اين بدان معناست که در پشت هيچ حزب يا گروه سياسی سنگر نمیگيرم، دیدگاههایم را از هیچیک وام نمیگیرم، برای هيچ انديشهی سياسی تبليغ نمیکنم و مسائل مربوط به سياست را تنها از زاويهی "نظری" و نه "عملی" مورد ارزيابی قرار میدهم.
- آنچه که امروز در سرزمینمان میگذرد را -به نحوی- ثمرهی "شعور جمعی" ايرانيان میدانم، نه توطئهی بيگانگان. بر اين اصل ارتقای شعور جمعی مد نظرم است، نه تغييری ساختاری.
*دو مورد بالا، حدود مسئوليّت اين قلم را نشان میدهند و به تبع آن، پای از آن فراتر نخواهم نهاد.
- من به عنوان انسانی آزاد تصميم گرفتهام که در ايران زندگی نکنم. اين بدان معنا نيست که من تبعيدی هستم؛ هر زمان که صلاح بدانم به ايران رفت و آمد میکنم.
- "مجيد زهری" نام اصلی من است. من ترجيح میدهم که با شناسنامهی خودم بنويسم تا نامی مستعار. در يادداشتهای بعدی بيشتر با هم آشنا خواهيم شد.
- اگر برای مثال، بيانات آقای دکتر رضا براهنی -يا ديگران را- به سنجش میگيرم، اين به معنای دشمنی با ايشان نيست. ما بايد فرهنگ نقد (سنجشگری و متقابلآ نقدپذيری) را با حُسن نيّتی مضاعف گسترش دهيم و منتقد را نه دشمن، که دلسوز جامعه بدانيم.
- یکی از مباحث مورد علاقهی من "تاريخ يکصد سالِ گذشته" -از مشروطيّت بدين سوی- است. در اين راه، تمامی انديشههای درگير و تعيينکننده در سدهی گذشته را -اگر امکاناش دست دهد- به ارزيابی خواهيم سپارد.
- گاهی نيز اشارتی به تاريخ و تفکر اسلامی خواهيم داشت. قصد از اين کار، "دينزدايی" نيست که فقط مشخصکردن حوزهی فعاليّت دين و دولت است.
بر اين باورم که انجام تمامی موارد بالا -با بضاعت ناچيز وبلاگ- بيشتر به آرزويی میماند تا واقعیتی در دسترس، به هر روی به کمک تو دوست خواننده -دست در دست يکديگر- در اين راه کوشش خواهيم کرد. مرا از نقطهنظرات خود بینصيب مگذاريد.