یکی از بیهودهترین کارها، اصرار بر تغییر دیگران است. این کار اغلب نه ممکن است، و نه سازنده. انسانها خمیر در دستان ما نیستند که بخواهیم آنها را آنگونه که خود فکر میکنیم درست است فرم بدهیم! اگر قرار باشد تغییری ایجاد شود، آن تغییر از بیرون نباید هدایت شود.
کسی اگر از روی مسئولیت اجتماعی یا میل فردی، به این باور برسد که در افکار دیگری باید تغییری ایجاد کرد، سازندهترین کار این است که بر او اثر بگذارد. اثرگذاری مثبت بر دیگری، زمینهی اندیشیدن را برای او فراهم میکند؛ اجازه می...دهد که او، اگر خواست، با تصمیم خود تغییر کند. اینکه ما برای دیگری حق انتخاب قائل شویم، دنیایی فاصله دارد با اینکه بخواهیم بهجای او فکر کنیم و تصمیم بگیریم.
کار ما تحمیل باورهای خود به دیگران نیست؛ کار ما تنها این است که تجربیات خود را با دیگران بهاشتراک بگذاریم و آنچه زندگی ما را رنگین کرده است را به آنها معرفی کنیم. با انتقال تجربهها، معلومات و حسهای مثبت است که میشود دیگری را برانگیخت و بانی اثر شد.
کسی اگر از روی مسئولیت اجتماعی یا میل فردی، به این باور برسد که در افکار دیگری باید تغییری ایجاد کرد، سازندهترین کار این است که بر او اثر بگذارد. اثرگذاری مثبت بر دیگری، زمینهی اندیشیدن را برای او فراهم میکند؛ اجازه می...دهد که او، اگر خواست، با تصمیم خود تغییر کند. اینکه ما برای دیگری حق انتخاب قائل شویم، دنیایی فاصله دارد با اینکه بخواهیم بهجای او فکر کنیم و تصمیم بگیریم.
کار ما تحمیل باورهای خود به دیگران نیست؛ کار ما تنها این است که تجربیات خود را با دیگران بهاشتراک بگذاریم و آنچه زندگی ما را رنگین کرده است را به آنها معرفی کنیم. با انتقال تجربهها، معلومات و حسهای مثبت است که میشود دیگری را برانگیخت و بانی اثر شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر